بازدید از خانه دلباز و پر نور آستین کلر زینکر

جایی که من زندگی می کنم

گشت‌های خانگی و اقامتگاه‌های شیک زنانی که برای کشف رویکرد آنها در طراحی تحسین می‌کنیم – و اینکه چگونه پناهگاهی در خانه ایجاد کرده‌اند که هر روز روحشان را تغذیه می‌کند. همه را ببین

“لحظه ای که وارد شدم فهمیدم که به او نیاز دارم.” همانطور که کلر زینکر این را می گوید، شما را می بخشید که فکر می کنید “او” موجودی زنده و نفس می کشد. اما با توجه به استعداد طراح داخلی برای القای شور و نشاط در هر فضایی، خانه ویکتوریایی آستین 1898 که او به آن اشاره می کند، در واقع زنده است. یا زمانی که زینکر او را خرید زنده شد. طراح می‌گوید: «او شدیداً به عشق نیاز داشت، به برداشتن لایه‌هایی برای آشکار کردن تمام استخوان‌های اصلی.

غواصی در بازسازی کامل یک علاقه برای Zinnecker است. به عنوان بنیانگذار Claire Zinnecker Design، یک شرکت طراحی داخلی بوتیک مستقر در آستین، او به شعار خود متکی است که “هر فضا داستانی را بیان می کند.” مشتریان برای رویکرد ارگانیک او به زیبایی شناسی جمع می شوند. او توانایی نادری برای ازدواج با روایت و علایق یک فرد با جوهری بی زمان دارد. او در پاسخ به سوالی درباره سبک طراحی خود می گوید: «شاید به عنوان یک طراح، باید به زیبایی برچسب زدن علاقه داشته باشم. “اما صادقانه بگویم، من سعی می کنم از آن دوری کنم. وقتی خانه‌ها کاملاً افرادی را که در آنها زندگی می‌کنند جذب می‌کنند، دوست دارم.»

اگر او مجبور بود خانه محبوب خود در سال 1898 را توصیف کند، می گفت: «شاید خانه کشاورزی اروپایی؟ هاها، من نمی دانم!» اگر بخواهیم آن را تعریف کنیم، می‌توانیم بگوییم که کاملاً Zinnecker است: التقاطی، مطبوع و پر جنب و جوش. هر چیزی جای خود را دارد و زیبایی آرامی به آن می بخشد. اما زینکر اذعان می‌کند که فضای چند لایه و آرام به سرعت ایجاد نشد. «به دلیل زمان و بودجه، یافتن قطعات در بازار، در فروشگاه‌های عتیقه‌فروشی، در کنار جاده، فرآیند نسبتاً کندی بوده است.»

“لحظه ای که وارد شدم فهمیدم که به او نیاز دارم.”

زینکر و همسرش، آدام، تقریباً تمام سطوح خانه را دوباره اصلاح کردند. آنها نیازها از جمله افزودن سقف جدید، عایق کاری، لوله کشی و برق را ارتقا دادند. مشمع کف اتاق، ورق و کاشی قدیمی را برداشتند و پنجره ها را عوض کردند. زینکر می افزاید: «این لیست ادامه دارد. خوشبختانه، برای ما که متعصب هستیم، او بیشتر پروژه را در @savingidahouse ثبت کرد.

کلیر زینکر در مورد بازسازی رویه فیکسر خانه کشاورزی فکر می کند

با مرور تصاویر بازسازی، یک عنصر دیگر آشکار می شود: قدردانی بی بند و بار زینکر از خانه اش. من عاشق شخصیت خانه هستم، حتی خصلت های نه چندان ایده آل زندگی در خانه ای با مساحت 1700 فوت مربع و 120+ سال. جزئيات، زيبايي‌ها، اين حقيقت كه هيچ چيز سطحي نيست. این خانه چنین زندگی ای دارد و من از اینکه می توانم به آن ادامه دهم سپاسگزارم.»

من می‌خواستم هر لحظه یک عکس باشد، چه سبک و چه درهم، زیرا معمولاً کمی آشفته است، من همیشه در حال حرکت/تغییر چیزها هستم!»

اولین بار چگونه خانه خود را کشف کردید؟

من خانه خود را در بازار فیس بوک پیدا کردم! او برای فروش (برای انتقال از زمینی که در آن بود) بود، زیرا توسعه دهندگان ملک را خریداری کرده بودند. لحظه ای که وارد شدم، می دانستم که به او نیاز دارم. او نیاز مبرمی به عشق داشت، به حذف لایه هایی که برای آشکار شدن تمام استخوان های اصلی اضافه شده بودند.

می توانید در مورد بازسازی هایی که در خانه خود انجام داده اید بگویید؟

وای خدا چیکار نکردیم؟! ما او را جابجا کردیم و پایه ها، سقف، عایق، لوله کشی، برق و تهویه مطبوع (امکانات لازم) را اضافه کردیم. ما تمام مشمع کف اتاق، ورق و کاشی قدیمی را برداشتیم، حمام را جابجا کردیم، یک دومی اضافه کردیم، یک آشپزخانه کامل ساختیم، پنجره‌ها را تعمیر و تعویض کردیم، سمباده زدیم، رنگ‌آمیزی کردیم، و غیره. فهرست ادامه دارد!

چه عناصر قابل توجهی از خانه و ملک را می خواهید به اشتراک بگذارید؟

من همه چیز را دوست دارم! ما در پنج هکتار روی رودخانه با حیوانات هستیم – من رویای کودکی ام را زندگی می کنم. من عاشق شخصیت خانه هستم، حتی ویژگی های نه چندان ایده آل زندگی در یک خانه 120+ ساله. جزئيات، زيبايي‌ها، اين حقيقت كه هيچ چيز سطحي نيست. این خانه چنین زندگی دارد و من از اینکه می توانم به آن ادامه دهم سپاسگزارم.

زیبایی شناسی خانه خود را چگونه تعریف می کنید؟

شاید به عنوان یک طراح، من واقعاً باید به زیبایی برچسب زدن علاقه داشته باشم. اما صادقانه بگویم، من معمولاً سعی می کنم هنگام کار با مشتریان از این موضوع دوری کنم. من آن را دوست دارم که خانه ها به طور کامل افرادی را که در آنها زندگی می کنند جذب کنند. اگر مجبور می شدم… شاید خانه کشاورزی اروپایی؟ هههه من نمیدونم!

هدف شما از دکوراسیون منزلتان چه بود؟

این خانه قطعا یک حس لایه ای و جمع آوری شده است. به دلیل زمان (و بودجه!) روند نسبتاً آهسته ای بوده است و پیدا کردن قطعات روی آن [Facebook] بازار، در فروشگاه‌های عتیقه‌فروشی، در کنار جاده. می‌خواستم آن را از یک دوره زمانی دیگر احساس کنم، اما همچنین برای زندگی روزمره و نحوه زندگی من و آدام کاملاً قابل استفاده و کاربردی باشد. من می خواستم هر لحظه یک عکس باشد، چه سبک یا نامرتب. (چون معمولاً کمی به هم ریخته است. من همیشه در حال حرکت/تغییر چیزها هستم!)

می‌خواستم حسی از زمان دیگری داشته باشد اما برای زندگی روزمره کاملاً قابل استفاده و کاربردی باشد.

کدام حکمت تزئینی به شما در این راه کمک کرده است؟

گاهی اوقات، “چشم انداز” من با آنچه خانه به آن نیاز داشت/می خواست (یا بودجه من اجازه می داد!) همسو نمی شد و این مشکلی نداشت. من باید انعطاف پذیر بودم. باید به خودم لطف می‌کردم، زیرا با کار مشتری، همیشه زمان کافی برای تمرکز بر خانه‌ام به خودم نمی‌دادم.

نیازی نیست فضای شما شبیه فضای دیگران باشد که در پینترست یا رسانه های اجتماعی می بینید. باید داستان زندگی شما را تعریف کند، این چیزی است که طراحی را سرگرم کننده و جالب می کند.

رنگ در روند دکوراسیون شما چه نقشی داشت؟

بافت و تاریخ بیشترین نقش را در خانه داشت. رنگ‌هایی که من وارد می‌کردم باید مکمل آن چیزی باشد که در خانه نگه می‌داشتم – چوب‌های طبیعی، رنگ‌های سبز/آبی بر روی سقف‌ها، و کف‌های پریشان. در بیشتر موارد، من آن را خنثی نگه داشتم اما رنگ غنی را برای سالن ورودی انتخاب کردم. من خیلی خوشحالم که این کار را کردم (تقریباً آن را سفید کردم!).

آیا اتاق مورد علاقه ای دارید؟

بستگی به روز (و ساعت روز) دارد. صبح ها من عاشق آشپزخانه و ناهارخوری هستم. بعدازظهرها من عاشق اتاق خواب هستم. و در شب، من عاشق سالن جلو هستم. اما اگر مجبور شدم اتاقی را انتخاب کنم، می گویم آشپزخانه. پنجره‌های عتیقه‌ای که پیدا کردیم و در امتداد دیوار رودخانه اضافه کردیم، تغییر دهنده بازی بودند. واقعاً چنین خانه خاصی است، من احساس می کنم خیلی خوش شانس هستم.

چگونه فضای خود را برای حمایت از سبک زندگی خود تنظیم کرده اید؟

مطمئناً مدتی طول کشیده تا یک خانه متعلق به دهه 1800 را با سبک زندگی دهه 2000 تطبیق دهیم، اما من احساس می‌کنم که بالاخره در آنجا مستقر شده‌ایم. ما چند سال پیش یک کابین قدیمی پوسیده را از حیاط خلوت یکی از دوستان به زمین منتقل کردیم و آدام آن را به طور کامل به دفتر/کارگاه خود تبدیل کرده است. من به طور مخفیانه به آن حسادت نمی کنم – روزی امیدوارم که کلبه استودیویی خودم را داشته باشم، اما در حال حاضر، دفتر من کاملاً کار می کند.

من فکر می کنم شکایت اصلی ما (یا حداقل من) این است که کمد مناسب نداریم و این ممکن است کمی خسته کننده شود. وقتی بودجه اجازه می دهد، می خواهم روی تعدادی توکار مناسب سرمایه گذاری کنم تا به عنوان کمد استفاده شود.