نیازی به گفتن نیست که چندین سال گذشته زندگی اجتماعی ما را کاملا متحول کرده است. ناگهان با همان افرادی که قبلاً هر روز از کیلومترها دورتر در محل کار می دیدیم گفتگو کردیم. دیگر در آشپزخانه دفتر یا وقتی که سرمان را روی رایانههایمان نگاه میکردیم، صحبتهای معمولی وجود نداشت. و البته، با کمبود اجتماعات، گفتگو با دوستانمان – خیلی کمتر با آشنایان جدید – تیره تر شد. اما من واقعاً معتقدم که کووید به ما این امکان را داد که دوباره اولویت بندی کنیم که چگونه می خواهیم وقت خود را صرف کنیم. و شروعکنندههای مکالمههای کوچک و معمولی ما در گذشته، نمیخواستند آن را قطع کنند.
برای من، مکالمات سطحی حتی سطحی تر به نظر می رسد، و تحمل من برای انرژی منفی کاهش یافته است. از طرف دیگر، میبینم که هوس آن مکالمههای روحبخشی هستم که به من احساس سرزندگی و رضایت میدهد. آنها فراتر از رستوران های مورد علاقه شما، فراتر از شایعات افراد مشهور و فراتر از جزئیات زندگی روزمره هستند. این گفتگوهای عمیق تر اغلب با خانواده و دوستان نزدیک انجام می شود. اما من همچنین کشف کرده ام که وقتی خودم را برای ارتباط با یک شخص جدید باز می کنم، اتفاق خاصی می افتد.
تصویر ویژه از ساعت خوش بهاری اشلی آموروسو توسط میشل نش.
47 شروع کننده مکالمه که شما را به جالب ترین فرد در اتاق تبدیل می کند
آن سطح از ارتباط واقعی مستلزم آسیبپذیری است – وارد شدن به درون و پذیرش ترس از به اشتراک گذاشتن واقعی و واقعی خود. کشف شباهتهای مشترک با یک غریبه، یا کشف روح خویشاوندی در یک آشنا، نوعی جادوی خاص خود را دارد. این به من یادآوری می کند که افراد و روابط می توانند باشند را هیجان انگیز ترین لحظات در ماجراهای زندگی ما.
کشف شباهتهای مشترک با یک غریبه، یا کشف روح خویشاوندی در یک آشنا، نوعی جادوی خاص خود را دارد.
بنابراین، چگونه می توانیم بیشتر پرورش دهیم آن ها انواع مکالمات، چه در یک مهمانی شام، یک رویداد شبکه ای، یا ناهار با گروهی از دوستان باشیم؟ با هدفی که به تجربه می آوریم شروع می شود. اگر برای جستجوی اتصال و آسیبپذیری واقعی وارد آن شویم، معمولاً آن را پیدا میکنیم. ما می توانیم با کنجکاوی واقعی به هر تعاملی نزدیک شویم که باعث می شود دیگران احساس کنند دیده شده، شنیده می شوند و با ارزش هستند. در این فضا، مکالمه به طور طبیعی جریان دارد… اما من نیز دوست دارم با چند شروع کننده مکالمه عالی در آستین خود وارد آن شوم.
3 نکته تغییر بازی برای مکالمات تاثیرگذار
1. یک قصد برای اتصال تنظیم کنید
یک چیز وجود دارد که یک مکالمه را از هم جدا می کند که روح شما را تغذیه می کند و یک چیز که باعث می شود احساس پوچی کنید: این است که هر فرد چقدر در این تجربه حضور دارد. حواس پرتی مانند نگاه کردن به تلفن یا داشتن افکار خودآگاه یک مانع خودکار برای اتصال است. اما وقتی هر دو نفر به طور کامل ظاهر می شوند؟ این یک تجربه کاملا متفاوت است.
من دوست دارم از انتقال بین فعالیت ها به عنوان زمانی استفاده کنم تا قصد خود را برای مکالمه ای که قرار است انجام دهم تنظیم کنم. دفعه بعد که میخواهید با دوستی ملاقات کنید یا در یک رویداد شرکت میکنید، قبل از پیادهشدن از ماشین، یک دقیقه خود را زمینگیر کنید. عمیق نفس بکشید و نوع فردی را که می خواهید در آن تبادل حضور داشته باشید تجسم کنید. با یادآوری به خودم که از قبل کنجکاوی و حضور را در یک مکالمه بیاورم، میتوانم بهترین خود را نشان دهم.
2. زمینه را در مورد شخص دیگر جمع آوری کنید
من قصد دارم در مورد هک مکالمه کوچکی که قبلاً هرگز آن را به اشتراک نگذاشته ام به شما بگویم. اول، شما باید بدانید که من یک حافظه وحشتناک دارم، که گاهی اوقات باعث ایجاد ارتباط با دوستانی می شود که مدتی ندیده ام. (احتمال زیادی وجود دارد که نیمی از آنچه را که ماهها پیش آنها را دیدم به من گفتهاند فراموش کرده باشم!) این کاری است که انجام میدهم.
پس از دور هم جمع شدن با یک دوست خوب، یا هر کسی که دوست دارم با او دوستی ایجاد کنم، Evernote خود را بالا میآورم و هر چیزی را که به اشتراک گذاشتهاند و میخواهم به خاطر بسپارم، یادداشت کنم و بعداً از آنها بپرسم. اینها می تواند سفرهای آتی باشد، چالش های شخصی یا حرفه ای، جزئیات مربوط به اعضای خانواده و غیره. سپس، دفعه بعد که کاری با آنها برنامهریزی میکنم، فایلهای Evernote خود را برای نام آنها جستجو میکنم و رونق میگیرم: میتوانم با شروعکنندههای گفتگوی عالی و ایدههایی برای چیزهایی که از آنها بپرسم وارد آن تجربه شوم.
3. آنچه را که می خواهید به اشتراک بگذارید و آنچه را که نمی خواهید در نظر بگیرید
آیا این احساس را میشناسید که در تمام مدت در مورد خود بیش از حد به اشتراک گذاشته باشید، شایعهپردازی کردهاید، یا به طور تصادفی صحبت کردهاید؟ من آن را خماری اجتماعی می نامم و این بدترین است. برای اجتناب از این احساس تا آنجا که ممکن است، من دوست دارم قبل از شروع یک مکالمه، چند چیز را در مورد زندگی خودم به اشتراک بگذارم، و همچنین در نظر بگیرم که آیا چیزی در جریان است که من نکن می خواهند مطرح کنند این از چند جهت مفید است:
- فکر کردن به کاری که انجام میدهم و نمیخواهم با شخص خاصی در میان بگذارم، مرا به چالش میکشد تا به سطح صمیمیت خود با او فکر کنم. اگر کسی است که می خواهم با او صمیمیت ایجاد کنم، عمداً می توانم کمی آسیب پذیرتر باشم. با این حال، اگر کسی است که کاملاً به او اعتماد ندارم، یا تمایلی به نزدیکتر شدن با او ندارم، میتوانم از موضوعاتی که بعداً از مطرح کردنشان پشیمان خواهم شد اجتناب کنم. به یاد داشته باشید: مردم اعتماد شما را از طریق کلمات و نشانههای غیرکلامی خود به دست میآورند، و لازم نیست با همه افراد در مدار خود آسیبپذیر باشید.
- اگر قرار است با آدام به رویدادی بروم، میتوانیم هر چیزی را که هر کدام از ما ترجیح میدهد با گروه به اشتراک نگذارد، از قبل لمس کنیم. به این ترتیب، ما با هیچ یک از آن لحظات ناخوشایند مواجه نمیشویم که در آن یکی از طرفین به وضوح ناراحت است در حالی که دیگری یک «داستان خندهدار» را نقل میکند، و میتوانیم به مرزهای یکدیگر احترام بگذاریم در حالی که همچنان تا حد امکان باز و آسیبپذیر هستیم.
خوب، حالا که ما مقدمات را فراهم کردهایم، چگونه یک مکالمه را ادویه میکنید؟ بیایید در مورد شروع کننده مکالمه صحبت کنیم تا به شما کمک کند تا ارتباط عمیق تری ایجاد کنید.
شروع کننده مکالمه صمیمی
چرا گاهی اوقات، قرار شام با بهترین دوست، شریک زندگی یا مادرتان باعث میشود احساس ارتباط بیشتری داشته باشید، در حالی که گاهی اوقات، احساس راحتی در شما ایجاد میکند؟ معمولاً به این بستگی دارد که هر دوی شما چقدر با حضور حضور پیدا کرده اید، گوش دادن فعال را تمرین کرده اید و سؤالات خوبی پرسیده اید. در اینجا برخی از آن سوالاتی وجود دارد که می تواند به عنوان آغازگر گفتگوی عمیق برای زوج ها، دوستان نزدیک یا اعضای خانواده باشد. اگرچه ممکن است برخی از آنها در ابتدا ساده به نظر برسند، اما من دوست دارم که آنها به عنوان یک سؤال پایان باز هستند که احتمالاً الهام بخش گفتگوی گسترده و عمیق است.
- نکته مهم هفته شما چه بود؟
- بهترین هدیه ای که گرفتی چی بوده؟
- وقتی بچه بودی فکر میکردی الان زندگیت چه شکلیه؟
- زبان عشق شما چیست؟ دوست داری چگونه عشق به تو نشان داده شود؟
- خاطره مورد علاقه شما از ما با هم چیست؟
- چه چیز جدیدی می خواهید امسال امتحان کنید؟
- اولین شغل شما چه بود؟ خوشت آمد؟
- اگر می توانستید به گذشته سفر کنید، کجا می رفتید؟
- اولین دوستی شما از چه جهت شبیه شریک زندگی امروزتان است؟
- آخرین فیلمی که دیدی و گریه ات کرد چی بوده؟
- شغل رویایی شما چیست؟ چه چیزی شما را از پیگیری آن باز می دارد؟
- رازی که هیچ کس از شما نمی داند چیست؟
- آخرین باری که واقعا جریان را تجربه کردید کی بود؟ داشتی چیکار میکردی؟
- الگوی شما است؟
- اولین خاطره شما چیست؟
شروع کننده مکالمه مهمانی شام
من دوست دارم گفتگوی پر جنب و جوش و جالب در مهمانی شام را با طرح طوفان فکری از قبل شروع کنم. این تمرین باعث ایجاد برخی از سرگرم کننده ترین خاطرات شده است همیشه دور یک میز! هنگامی که به سؤالات خود فکر کردید، می توانید آنها را به گروه بیندازید، هنگامی که در مکالمه آرامش وجود دارد، یا می توانید آنها را روی کاغذ یادداشت کنید تا زیر بشقاب مهمانان پنهان شود. وقتی همه نشستهاند و زمان مناسب است، میتوانید بهطور تصادفی از مهمان بخواهید سؤالش را مطرح کند و آن را برای گروه مطرح کند.
- بزرگترین ترس شما چیست؟
- اگر بخواهید رستورانی را باز کنید، مفهوم آن چیست؟
- عجیب ترین چیزی که در کودکی به آن اعتقاد داشتید چیست؟
- وقتی بچه بودی، وقتی بزرگ شدی دوست داشتی چه کاره بشی؟
- کمترین مورد علاقه شما چیست؟
- اگر فیلمی از زندگی شما ساخته می شد، چه کسی نقش شما را بازی می کرد؟
- بزرگترین فشن فشن پاس شما تا به حال چه بوده است؟
- شرم آورترین لحظه خود را به اشتراک بگذارید
- معروف ترین فردی که تا به حال دیده اید کیست؟
- ماجراجویانه ترین کاری که تا به حال انجام داده اید چیست؟
- اگر بتوانید به هر جای دنیا تعطیلات بروید، کجا می رفتید؟
- تولد مورد علاقه شما چه بود؟ چه چیزی آن را خاص کرد؟
- چیزهای مورد علاقه شما در مورد خودتان چیست؟
- اگر میتوانستید هر دو ابرقدرت داشته باشید، آنها چه خواهند بود؟
- بیشتر از همه می خواهید در لیست سطل خود چه کاری را انجام دهید؟
- فکر می کنید رنگ مورد علاقه تان در مورد خودتان چه می گوید؟
- بیشترین تعریف و تمجید را در مورد شما چیست؟ (لبخند شما، حس شوخ طبعی شما، مهربانی شما و غیره)
- با کدام شخصیت کارتونی بیشتر همخوانی دارید؟
شروع کننده مکالمه با غریبه ها
این سوالات برای رویدادهایی که ممکن است افراد زیادی را نشناسید (مانند مراسم عروسی یا رویداد شبکه)، یا حتی برای مکالمات معمولی که در کافی شاپ یا در صف فروشگاه مواد غذایی ظاهر می شوند، عالی هستند. مجموعهای از شروعکنندههای مکالمه در یک مهمانی نه تنها شما را به فرد جالبتری تبدیل میکند، بلکه منجر به انواع مکالمات لذتبخش غیرمنتظرهای میشود که واقعاً چاشنی زندگی هستند. و با شروع مکالمه خوب در آستین شما، هر چیزی ممکن است.
- آیا اخیراً روی چیز هیجان انگیزی کار می کنید؟
- آیا اخیراً رستوران جدیدی را امتحان کرده اید؟
- مکان مورد علاقه شما که تا به حال بازدید کرده اید چیست؟
- خب، داستان شما چیست؟
- درباره خودت برایم بگو.
- شما آدم صبح هستید یا شب؟
- اگر مجبور باشید تا آخر عمر یک نوع غذا بخورید، آن غذا چیست؟
- چگونه میزبان را می شناسید؟
- برای زوج ها: چگونه شما دو نفر با هم آشنا شدید؟
- آیا قبلاً به این رویداد رفته اید؟
- بهترین توصیه ای که تا به حال شنیده اید چیست؟
- اوقات خوبی داری؟ (با نام مستعار، یک جایگزین عالی برای بی مزه، “چطوری؟”)
- کتاب مورد علاقه ی تو چیست؟
- آیا برنامه تلویزیونی مورد علاقه ای وجود دارد که اخیراً آن را دوست داشته باشید؟